سوژه ی عکاسی !!
صدایی نظرم را جلب کرد.برگشتمگفت :برادر یک عکس هم از ما بگیر!گفتم:شرمنده،تعداد کمی فیلم برایممانده،دنبال سوژه ام.گفت حتما باید شهید یا زخمی بشیمتا سوژه پیدا کنی؟با شرمندگی گفتم:نه،برادر این چه حرفیاست؟!من در خدمتم.نشست وچفیه اش را به سر بست وبا زدن عطر "تی رز"به خودش،صدای خنده بچه ها به آسمان بلند شد.عکس را که گرفتم کلی تشکر کرد.هنوز چند قدم از او جدا نشده بودم که خمپاره ای کنارمان به زمین خورد.